کتاب نورا: زندگی نامهی داستانی شهید حسین همدانی، اثر ندا رسولی، به همت نشر خط مقدم به چاپ رسید.راویِ این کتاب، دختر نوجوانی است به نام نورا. نورا شیطنتهای خاص خودش را دارد؛ سر به سر خواهر بزرگترش میگذارد، گاه کارهایش مورد تذکر خانواده قرار میگیرد، گاه معصوم و مهربان است و گاه خطا میکند؛ مثل همهی آدمها… یکی از کارهای یواشکیِ نورا استفاده از لپتاپ خواهر بزرگترش است؛
در همین استفادههای یواشکی است که اتفاقی میافتد و چالش بزرگی برای نورا پیش میآید… نورای نوجوان مجبور میشود کار مهم و بزرگی را به عهده گیرد؛ باز هم یواشکی و به تنهایی… همین اتفاق و همین کار است که نورا را با داستان زندگی شهید حسین همدانی آشنا میکند.
و از یک جایی به بعد، نورا در کنار روایت چالشها و قصهی زندگی خودش، به روایت داستان زندگی حسین همدانی نیز میپردازد؛ با لحنی جذاب که برای مخاطب نوجوان ملموس است. مخاطب میتواند از سالهای کودکی و نوجوانی شهید حسین همدانی بخواند، سالهای جوانی و ازدواج و صاحب فرزند شدن او را.
سالهای جنگ و انقلاب را… همهی اینها با روایت شیرینِ نورای نوجوان پیش میرود، روایتی که به دلیل همان شیطنتها گاه، قدری هم به سمت طنز پیش میرود و اینها مخاطب را به خوبی همراه میکند با کتاب؛ حتی در بخشهایی که راوی به واسطهی خواندنچیزهایی که بزرگتر از سنش سالش است، یا خواندنصحنههای غمانگیزی از یک جنگ یا زندگی؛ غصهدار میشود و فکر میکند که دیگر ادامه دادنِکاری که پیش گرفته برایش سخت است؛ مخاطب همراهش خواهد بود و با نورا و داستان زندگی شهید همدانی همذاتپنداری خواهدکرد.
گزیده کتاب نورا:
هنوز درست نفهمیده بودم چطور حسین آقا میتوانسته خانه ی امن و پر از آرامش خود را ول کند و برود جایی مثل دوکوهه. دوکوهه، پادگانی نزدیک اندیمشک برای آماده کردن رزمنده ها بود؛ اما امکانات چندانی نداشت آقای همدانی کار مهمی در آنجا میکند. خوب توی جنگ و عملیات هم که باشی باید مکانی را برای زندگی انتخاب کنی. الکی که نمی شود زندگی کرد. فکر کن محل زندگی ات دستشویی هم نداشته باشد.
—- کتاب خوب —-
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.