دیدم که جانم می رود

موضوع :

قالب:

رده سنی:

قیمت

۱۲۱,۵۰۰ تومان

10%

۱۳۵,۰۰۰ تومان

ارسال رایگان برای سفارشات بیش از 650 هزار تومان

نویسنده:

صفحات:

نوع جلد:

ناشر:

قطع:

وزن:

معرفی کتاب
کتاب دیدم که جانم می رود نوشتهٔ حمید داودآبادی است. انتشارات شهید کاظمی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، خاطراتی از شهید مصطفی کاظم زاده را دربر دارد. نویسندهٔ این کتاب، از دوستان مصطفی کاظم‌زاده بوده است. آنها با وجود اشتراک‌های بسیار در زندگی، سرانجام‌هایی متفاوت داشته‌اند.

درباره کتاب دیدم که جانم می رود

حمید داودآبادی و مصطفی کاظم‌زاده در سال ۱۳۵۸ با هم آشنا می‌شوند. این رفاقت تا ۲۲ مهر سال ۱۳۶۱ ادامه پیدا می کند. آنها با آن سن و سال کم در چادر وحدت جلوی دانشگاه تهران با منافقین بحث می‌کنند، با هم به هر طریقی شده رضایت خانواده‌ها را برای رفتن به جبهه جلب می‌کنند، با هم در گیلان غرب همسنگر می‌شوند اما ادامهٔ زندگی آنها دیگر شباهتی به هم ندارد. در این کتاب به ماجرای جنگ ایران و عراق، از منظر رفاقتِ پاک، صادقانه و بی‌آلایش دو نوجوان رزمنده نگاه شده است. لابه‌لای صفحات کتاب روایت‌هایی هم از این جنگ ارائه می‌شود که گاه می‌تواند خواننده را میخکوب کند و احساسات او را به غلیان درآورد؛ مانند بخشی از کتاب که روایت‌گرِ حضور داوطلبانهٔ بچه‌های پرورشگاهی در جنگِ هشت‌ساله و شهادت آنها است. نویسنده، همچنین، پاورقی‌هایی هم به کتاب زده‌که خودشان به‌تنهایی مهم هستند.

خواندن‌کتاب دیدم که جانم می رود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن‌این کتاب را به دوستداران کتاب‌های خاطرات و زندگی‌نامهٔ شهیدان ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب دیدم که جانم می رود

«چون در هنگامه‌ی عملیات بود، به هیچ‌وجه به کسی مرخصی نمی‌دادند؛ حتی کوتاه‌مدت. غروب، مصطفی را شیر کردم تا پیش فرمانده گردان برود و برای هردو‌مان مرخصی بگیرد. هر‌طور که بود، کسائیان قبول کرد. قرار شد ساعت ۴ صبح روز بعد به کرمانشاه برویم و تا عصر خودمان را برسانیم اردوگاه. بهانه‌ام زدن‌تلفن به تهران بود، ولی بی‌آن‌که به مصطفی بگویم، قصد داشتم او را به تهران بفرستم؛ به هرزحمتی که بود. خیلی می‌ترسیدم که برایش اتفاقی بیفتد، آن هم درحالی که عقب خط بودیم، چه برسد به خط و عملیات. قصد داشتم او را به کرمانشاه ببرم و تحویل «جلال مهدی‌آبادی» بدهم تا هر‌طوری شده‌نگهش دارد یا بفرستدش تهران. این‌طوری خیالم راحت‌تر می‌شد و با روحیه‌ای آرام‌تر می‌توانستم به جبهه برگردم. مدام به خودم لعنت می‌کردم که چرا پذیرفتم با او بیایم جبهه. درحالی که خودمان را آماده‌ی رفتن به شهر کرده بودیم، برای خواب دراز کشیدیم. خوابم نمی‌برد. همه‌اش فکر این بودم که چه‌طور او را راضی‌ کنم برگردد تهران. میان خواب و بیداری بودم که با فریاد فرماندهان بلند شدیم. ساعت ۲ صبح بود که به‌خط شدیم و آماده‌ی رفتن به خط مقدم. خیلی حالم گرفته‌شد، اما مصطفی بی‌خیال بود و خیلی خوشحال از این‌که می‌رفتیم خط. سریع رفتم پهلوی برادر کسائیان و گفتم: برادر، شما قول دادید بذاری ما امروز بریم کرمانشاه…  

پشتیبانی آنلاین

ضمانت بازگشت وجه

تخفیف بیشتره سفارشات عمده

ارسال با پست پیشتاز

{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}
ارسال رایگان برای سفارشات بیش از 650 هزار تومان

این کتاب رو به کی پیشنهاد می کنی ؟

این کتاب ها هم عالین !

5%

آب هرگز نمی میرد

موضوع:مبارز کورد

۱۲۰,۰۰۰ تومان

۱۱۴,۰۰۰ تومان

5%

آب هرگز نمی میرد

موضوع:مبارز کورد

۱۲۰,۰۰۰ تومان

۱۱۴,۰۰۰ تومان

15%

الجمل

۱۵۰,۰۰۰ تومان

۱۲۷,۵۰۰ تومان

15%

الجمل

۱۵۰,۰۰۰ تومان

۱۲۷,۵۰۰ تومان

15%

محرمانه با فرزندم

۱۵۰,۰۰۰ تومان

۱۲۷,۵۰۰ تومان

15%

محرمانه با فرزندم

۱۵۰,۰۰۰ تومان

۱۲۷,۵۰۰ تومان

15%

موشک من

۶۰,۰۰۰ تومان

۵۱,۰۰۰ تومان

15%

موشک من

۶۰,۰۰۰ تومان

۵۱,۰۰۰ تومان

15%

هزارآفرین دانشمند

۶۰,۰۰۰ تومان

۵۱,۰۰۰ تومان

15%

هزارآفرین دانشمند

۶۰,۰۰۰ تومان

۵۱,۰۰۰ تومان

10%

درس ها و عبرت های جنگ احد

۱۸,۰۰۰ تومان

۱۶,۲۰۰ تومان

10%

درس ها و عبرت های جنگ احد

۱۸,۰۰۰ تومان

۱۶,۲۰۰ تومان