رویای نیمه شب، رویایی است از جنس عشق که در فضای مذهبی شهر حله در عراق، که زمانی جایگاه حوزه علمیه شیعه و زادگاه مجتهدان بسیاری بوده است، جریان دارد. زمان رمان در قرن سوم هجری است و در شهر حله کشمکش میان شیعه و سنی در جریان است کشمکشی که حاکمان قدرت طلب به آن دامن می زنند. در این فضا هاشم که سنی است به ریحانه ی شیعه مذهب دل می بازد. موانع در راه این عشق بسیار است و هاشم می کوشد بر این موانع پیروز شود. عشق است که داستان را جلو می برد و در نهایت معجزه ی آن بر مشکلات ناشی از تفاوت مذاهب چیره می شود. نویسنده تلاش می کند از این طریق پیوندی میان شیعه و سنی برقرار کند.
چاپ های متعدد کتاب رویای نیمه شب اثر نشان از استقبال مخاطبان دارد.
گزیده کتاب
• طراحی و ساخت این گوشواره، کار هاشم است. حرف ندارد!
مادر ریحانه گوشواره ها را گرفت و ورانداز کرد.
• قشنگند، ولی ما چیزی ارزان قیمت می خواهیم.
مادر ریحانه گوشواره ها را روی مخمل گذاشت. با نگاهش گوشواره های قبلی را جستجو کرد. پدربزرگ گوشواره های گران بها را توی جعبه کوچکی گذاشت. جعبه را به طرف مادر ریحانه سُراند.
• از قضا قیمت این گوشواره ها دو دینار است.
در دلم به پدربزرگ آفرین گفتم. از خدا می خواستم که ریحانه صاحب آن گوشواره ها شود. قیمت واقعی اش ده دینار بود. یک هفته روی آن زحمت کشیدهبودم.»
—–
خلوتسرای حاکم، زیباترین جای دارالحکومه بود. حاکم روی تختی بزرگ به بالشهای ابریشمی تکیهدادهبود، از این که مجبور شدهبود ما را به حضور بپذیرد، ناخشنود بود، کنار تخت، پردهای آویزان بود و شبحی از همسر حاکم در پشت آن دیدهمیشد. نزدیک حوض زیبایی که از سنگ یشم ساخته شده بود، ایستادیم. زیر پایمان بزرگترین فرش ابریشمی بود که تا آن موقع دیدهبودم. رنگ روشنی داشت و نخهای طلا و نقره در میان گلهای ارغوانیاش میدرخشیدقنواء قویی را که در دست داشت، آرام در حوض رها کرد. قوی دیگر را از من گرفت و به طرف حاکم رفت. گوشۀ تخت نشست و گفت: «نگاهش کنید پدر! هیچ پرندهای اینقدر ملوس و زیبا نیست.
چشمهای حاکم از خوشحالی درخشید، اما بدون آن که خوشحالیاش را نشان دهد، گفت: «این یکی را هم در حوض رها کن. بعداً به اندازۀ کافی فرصت خواهم داشت تماشایشان کنم.»
ـ ـ ـ سایت کتاب خوب ـ ـ ـ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.