کتاب مدیریت و سازندگی نگاهی نو از منظر استاد صفائی حائری به موضوع مدیریت و روابط تشکیلاتی است. در سلسله مباحث استاد تبیین گشت که وظیفه انسان رشد پیدا کردن و مسوولیت او ساختن جامعه و افراد اطرافش است. در این رابطه میان فرد و جامعه است که عنصر سومی به نام مدیریت نیز اهمیت پیدا میکند. فردی که وظیفه خود میبیند تا به ساخت جامعه خود بپردازد ضرورت دارد تا بداند از چه طریق مردم را اداره نماید. در این حوزه نظریات مختلفی برای اداره جامعه وجود دارد و اسلام نیز از منظر الهی در این حوزه نظریه بسیار مهمی دارد. این کتاب حاصل چندین سخنرانی استاد در دهه شصت است و ایشان ناظر به مدیریت ولایتی امام خمینی این مبحث را مطرح نمودهاند.
رابطه ولائی که ولی فقیه با جامعه برقرار میکند برخلاف دیگر مدیریتهای دستوری و سازمانی نوع دیگری از ارتباط است که مردم را نه به سوی رهبر بلکه به سوی مقصود حقیقی که رشد شخصیشان است هدایت مینماید. استاد در ابتدا شیوه مدیریت امام را مورد تحلیل قرار میدهند و پس از آن خطوط چنین شیوه مدیریتی را توضیح میدهند و تفاوتش با شیوههای غرب و شرق را تبیین مینمایند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
پس مسئله طرح انسان در مجموع نظام هستی و جهان است. داستان انسان و جهان مطرح است و جهان مجموعه دنیای بیرون انسان است که با او در ارتباط است. میخواهیم ببینیم میشود انسان را از این مجموعه نظام، منها کرد و فقط در یک حوزه و در یک دایره کوچکتر برایش قانون و حکم و نظام گذاشت یا نه؟ مبنای من این است که اسلام آمدهتا به انسان این مجموعه را بدهد؛ چون انسان مستمر است و هم با جامعهاش هم با نظامش ارتباط دارد. نظام مجموعه سنتهای حاکم بر انسان و طبیعت است. این انسان اگر در این جهان مطرح شد. معیارهای حکومتش عوض میشود و به این منتهی میشود که ما به امامت تشیع اعتقاد پیدا کنیم.
—- کتاب خوب —-
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.