کتاب خوب شنبه آرام روایت زندگی دانشمند شهید محسن فخریزاده از کلام همسر را روایت میکند. در این کتاب از مردی خواهید خواند که گمنام و بیادعا در مسیر علم و اعتلای دانش هستهای تلاش کرد. مردی که خواب راحت را از چشمان ترامپ و نتانیاهو گرفت.
محسن فخریزاده یکی از بزرگترین دانشمندان هستهای کشور بود. که رژیم صهیونیستی سالها به دنبال ترور ایشان بود و سرانجام در سال 99 به هدف شوم خود رسید.
بزرگمردی که از آغازین روزهای انقلاب خود را وقف این حرکت بزرگ اسلامی کرد و با حضور در جبهه و پس از آن با جهاد علمی خدمات ارزندهای تقدیم این آب و خاک کرد و سرانجام در دامن داماوند پاداش یک عمر کار خود را گرفت.
کتاب «شنبه آرام؟» داستان زندگی این شهید عزیز به روایت همسر ایشان است. داستان از لحظه شهادت شروع میشود و در طول کتاب با فلش بک به سالهای قبلتر برمیگردد و ایشان از تلاشها و کارهای بزرگ این شهید میگوید.
مخاطب با مطالعه این کتاب همزمان هم شاهد اتفاقات خاص حین و پس از شهادت است و هم با همسر ایشان خاطرات این چهل سال زندگی مخفیانه و دشوار را مرور میکند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
گفتم: «محسن جان! دیر میای، بچه ها نگرانت هستن.» لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هر چی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو و ترامپ کمتر خواب راحت به چشمشون میاد، پس اجازه بده بیشتر کار کنم.» معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ نتانیاهو توئیت زدو برای یهودی ها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده.
آیا اسرائیل به «شنبه آرام» رسید…؟
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ سایت کتاب خوب ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.