درباره ی کتاب حکایت زمستان :
«حکایت زمستان» روایتی متفاوت از صفحه ای ماندگار از دیوان افتخارآمیز دفاع مقدس است. روایت مقاومتها و مظلومیتهای اسرای ایرانی در زندانهای بعثی ها و منافقین که از زبانآزاده. سرفراز عباس حسینمردی و با قلم شیرین و شیوای سعید عاکف بیانشدهاست. در کتاب «حکایت زمستان» عباس حسینمردی راوی شجاعت رزمندگان دلیری میشود. که تا آخریننفس برای دفاع از دین و سرزمین خود مقاومت کردند.
داستان رشادتها و پایداریهای رزمندگان اسلام، شرایط عجیب و حیرتانگیز اردوگاههای عراقی، فضای روحی و روانی دشوار دوراناسارت. و شکنجههایی که گرچه تصورش برای انسان مشکل میباشد اما حقایقی است که بر جریده تاریخ ثبت شدهاست.
مقاومتی که فرزندان برومند این سرزمین در کتاب «حکایت زمستان» از خود به نمایش میگذارند. چنان شگفتآور است که جز با مدد الهی امکانپذیر نیست. مقاومتی که از همت بلند اسرا در آن شرایط سخت و دشوار سخن میگوید. از حافظ کل قرآن شدن بعضی از آنان و باسواد گشتن عدهای دیگر گرفته تا زیرکی و خلاقیتهایشان در به ستوهآوردن. افسران عراقی و منافقین که در جای جای کتاب به چشم میخورد و گاهی هم به زبان طنز بیان شدهاست.
در میان خاطرات کتاب «حکایت زمستان» از ارتباط معنوی اسرا با اهل بیت و نجات از مرگ حتمی در زیر شکنجههای طاقتفرسای بعثیها با توسل به آن هت سخن میگوید و رمز و راز موفقیتهای آنها را در همینجا جستجو میکند. خواننده بارها همراه با روایت کننده کتاب به استقبال شهادت میرود و میبیند که رزمندگان اسلام چگونه دشمن را در خانه خودش زمین گیر کردند. نثر ساده و روان، تقسیم بندی خاطرات به داستانهای کوتاه مرتبط با هم، ایجاد جذابیت و هیجان در بیان مطالب، از ویژگیهای خوب کتاب «حکایت زمستان» است.
درگزیده ای از متن این کتاب می خوانیم:
از همان لحظه اول ورودشان،از چهره های مصمم شان معلوم بود که هیچ چیزی را لو نخواهند داد.آنها را هم مثل من لخت کرده بودند و فقط یک شورت پاشان بود.عجیب بود که موقع شکنجه،هر یک از آن دو می خواست سپر بلای دیگری بشود.بیشتر هم آن که کوچک تر بود،این حال و هوا را داشت.خودش را می انداخت روی آن که بزرگ تر بودتا به جای او شکنجه شود.
ـ ـ ـ ـ سایت کتاب خوب ـ ـ ـ ـ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.