قرآن، دریایی است عمیق، گسترده پربار.
دیدار با این عمیقگسترده. همان قدر که حاصل خیز می تواند باشد، توان سوز نیز می باشد. در این نوشته، دیداری داریم. با سوره عصر و داستان انسان و سرمایه ها و نیازها و بازارها. خریدارها و خسرها و رشدها. در این کتاب از مفاهیمی چون رشد و خسر گفت و گوشده. و به ضرورت رشد و عوامل آن توجهدادهشدهو تنها به دو عامل از عوامل رشد، اشارهشدهو از نقش ایمان و مومن سخنرفتهاست.خسر، رشد، تکامل، هم از آن کلمههایی هستند که بسته بندی شدهبه ما هدیهشدهاند، بدون آن که آن ها را یافتهباشیم، با آن ها به بازی نشستهایم. در برابر دیگران که می گویند برای چه آفریدهشدهایم، خیلی پر طمطراق و شتابزدهمی گوییم برای تکامل و طرف بدون این که مفهومی از خودش، از استعدادهایش، از نقص و کمبود ها و نیازهایش و از شکل گرفتنها و به اوج رسیدناستعدادهایش، در نظر داشته باشد، زبانش بند می آید و مبهوت نگاه می کند.
و اگر عصیان گر تر و طوفانی تر باشد، با خستگی می پرسد، خوب اصلاً تکامل برای چه؟ چرا تکامل پیدا کنیم؟ من نمی خواهم به کمال برسم. این هر دو عکس العمل از آن جا مایه می گیرند که هنوز معناها را ندیده، به کلمه ها رسیده ایم و به جای همپایی و همراهی، کلمه ها را به یکدیگر هدیه داده ایم و مطالب را بسته بندی شده برای هم پَرت کرده ایم.