گزیده کتاب سرسره درختی
داستان برای زمانی است که من یک نهال بودم. توی همین دشت. با گیاهان دیگر زندگی می کردیم تا این که روزی صدایی آمد. سر و کله یک طوفان پیدا شدهبود. او می خوتاست همهما را نابود کند . اما من مقاومت کردم . هرچه او زورش را بیشتر کرد . من هم قوی تر شدم.
—- کتاب درختی —-
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.