شلوغ کاری های آقاجون ، رمان طنز نوجوان نوشته سید ناصر هاشمی است و در انتشارات به نشر به چاپ رسیدهاست. پدربزرگ که به شدت از طرفداران حکومت شاهنشاهی است برای دیدن نوه هایش به قم می آید…
او قرار است بعد از مداوا شدن به روستا برگردد ولی ماندگار می شود. پدربزرگ کم کم وارد مسائل تظاهرات انقلابی می شود و دنبال مچ گیری از کسانی است که اعلامیه پخش می کنند و شعار نویسی می کنند ولی در این کار موقف نمی شود… او که خواسته و نا خواسته وارد مسائل انقلاب و … شدهاست کم کم متوجه ماهیت انقلاب می شود و …
گزیدهای از کتاب شلوغ کاری های آقاجون :
تولیدی لیف مشهد
مصطفی با لبی خندان رفت جلو. پدربزرگ دستش را از بقچه بیرون آورد، یک لیف دیگر. مصطفی هم لب ولوچهاش مثل من آویزانشد. دلم خنک شد. خندۀ موذیانهای زدم،جوری که مصطفی ببیند. پدربزرگ هی بچهها را صدا میزد و مثل جادوگرها از بقچه جادوییاش لیف درمیآورد، و به عنوان سوغات میداد به بچهها. به محرم و حجت و اسد هم لیف رسید. اسد لیف را شوت کرد وسط اتاق و با گریه گفت:
من لیف نمیخوام. من اسباب بازی میخوام.بابا که روی پدربزرگ خیلی تعصب داشت، یک پس گردنی به اسد زد و لیف را با زور کرد داخل یقه لباس ِ اسد بدبخت.وقتی سوغاتی گرفتن بچههاتمام شد،پدربزرگ با خوشحالی گفت:«حالا میرسیم به عروس گلم».مامان خندید. خندهاش تقریبا تمام صورتش را پوشانده بود، ولی تا نگاهش به لیف افتاد، خندهاش را خورد.یک لیف دیگر هم سهم بابا شد.
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ سایت کتاب خوب ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.