معرفی کتاب نبرد با جادوی تاریکی
کتاب «نبرد با جادوی تاریکی» چه طور متولد شده؟
نسترن فتحی برای نوشتن این کتاب، سراغ مرور روزهای زیادی رفته؛ روزهایی که در تمام آنها ابلیس با دو چشم سرخش به انسانها نگاه میکرد تا ببیند کدامشان با او در یک تیم خواهند بود!
این کتاب توسط انتشارات مهرستان به چاپ رسیده و برای رده سنی 9 تا 12 سال در 140 صفحه چاپ شده است.
«نبرد با جادوی تاریکی» در نه فصل با تصویرگری رعنا عابدی کامل شده، داستانی در ژانر فانتزی و البته کمی ترسناک و پر از هیجان!
ماجرای کتاب «نبرد با جادوی تاریکی» چیست؟
کمتر کسی هست که از وظایف نگهبان معبد اورشلیم خبر داشته باشد. قهرمان این کتاب پسری است به نام رایان. رایان نگهبان معبد اورشلیم و لوح سلیمان است.
یک شب که او مشغول تمیزکاری معبد بود، صداهای عجیبی شنید ولی نتوانست بفهمد صداها دقیقا از کجا هستند. رایان خبر نداشت اما کمی دورتر از معبد، دو دیو به نامهای عفی و ماری با بوی متعفنی که داشتند به معبد و رایان نگاه میکردند. یکی از دیوها برای به دستآوردن لوح سلیمان، زیر لب ورد میخواند. لوح سلیمان برای دیوها خیلی با ارزش و مهم بود. با گرفتن لوح خیلی کارها بود که میتوانستند انجام دهند. حالا دیوها آمده بودند تا چیزی که میخواستند را به دست بیاورند…
آنها با نوشتن طلسمی برای رایان، توانستند لوح را با خودشان ببرند به سرزمین تاریکیها. حالا رایان باید لوح را پس بگیرد تا با متوقفکردن کار دیوها، جان خودش و پدرش را نجات دهد. اما رایان مشکل بزرگی دارد. بعد از سلیمان نبی، هیچ آدمی نتوانسته بود دیوها را با چشم خودش ببیند. رایان نوجوان چه طور باید پیدایشان میکرد؟ حتی اگر راهِ رفتن به دنیای دیوها را میفهمید، مگر میتوانست با آنها مبارزه کند؟
رایان سفر طولانی و سختی را در پیش دارد. سفری که او را مجبور میکند تصمیمهای بزرگی بگیرد. او در این سفر، آدمهای بزرگی را در لحظات مهم زندگیشان میبیند؛ اما نه یک دیدن معمولی. رایان چیزهایی را میبیند که ما با چشممان ندیدهایم…
چرا بین این همه کتاب و ناشر، «نبرد با جادوی تاریکی» را بخوانیم؟
- رمان «نبرد با جادوی تاریکی» مواجهای متفاوت با روز غدیر است. فرصتی برای فکرکردن و تصمیمگیری مخاطب برای آنکه همراه با قهرمان کتاب تصمیم بگیرد دوست دارد در کدام سمت از ماجرا بماند.
- این کتاب با تمامی کتابهایی که در مورد غدیر خواندهایم متفاوت است. ترکیبی از هیجان، گردش در زمان و جهان های مختلف تا همصحبتی با ابلیس و فرشتهها و دیوهای پلید.
- انسانهایی که پیش از ما زندگی کردهاند، تصمیمهای بزرگ و زیادی گرفتهاند که بر سرنوشت خودشان و ما اثرگذار بوده. لحظه رقم خوردن این تصمیمها دیدنی است!
اگر «نبرد با جادوی تاریکی» را نخوانیم چه چیزی را از دست دادهایم؟
فرصت ماجراجویی در جهان تاریکی و نور، پیداکردن راه ورود به سرزمین دیوها، لمس لوح سلیمان و دیدن امیرالمومنین (ع) در میدان رزم و شناختن ابلیس و تلاشهایش، همگی در این کتاب جمع شدهاند.
فرق «نبرد با جادوی تاریکی» با دیگر رفقایش چیست؟
با خلاقیت نویسنده نمایش نبرد میان خیر و شر به شیوهای جدید در این کتاب انجام شده. رایان با شیوه زندگی و ماموریت خاصی که دارد، داستان کمتر شنیده شدهای را برای مخاطبش تعریف میکند.
برشی از کتاب «نبرد با جادوی تاریکی»
تكهتكه روشنی آتش روی كوههای بلند ديده مىشد و دود همه جا را گرفته بود. صخرههاى سياه و تيز هركدام شبيه خنجرى آمادهى دريدن بودند. سايهى تيره روی صخرههاى صيقلى مىافتاد. رايان حالا مطمئن شده بود كه به دنياى ديوها آمده است. صداى جيغ و هلهله بلندتر شد. همهى ديوها دور صخرهاى بلند جمع شده بودند. رايان به هاروت و ماروت نگاهى انداخت و هر سه از دالان بيرون زدند و پشت صخرههاى جلوتر پنهان شدند. دو ديو كه از بقيه درشتتر بودند، خرناسكشان بالاى صخره آمدند. ديو دراز كه شبيه جسد پوسيده بود، چيزى در دست داشت كه با چرمى كلفت و سياه پيچيده شده بود. ناخنهاى سياه و درازش روى آن تكان مى خوردند. هاروت گفت: لوح سليمانه…!
— کتاب خوب —
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.