کتاب خمپاره های فاسد نوشتۀ داوود امیریان است. این کتاب را انتشارات کتابستان معرفت منتشر کردهاست.
درباره کتاب
این کتاب، مجموعه داستانهای دفاع مقدسی برای گروه سنی کودک و نوجوان بهصورت طنز است. مجموعه داستان «خمپاره های فاسد» دارای ۲۰ داستان با عناوینی نظیر «اسیر خودی»، «پلکهای نیمهبسته»، «خمپاره های فاسد»، «صدای خوش در سرزمین عجیب»، «دزدان توالت»، «ستونپنجمی»، «شارلاتان»، «عروسی بهصرف شام و فاتحه»، «مداح فراری»، «من آنم که رستم بود پهلوان» و … میباشد.
زبان به کار گرفتهشدهدر کتاب، زبان عامیانه است که همراهی آن با ماجراهای طنز کتاب، باعث جذاب شدن اثر شدهاست. همچنین استفاده از تصویرهای متنوع و جذاب در هر داستان، «خمپاره های فاسد» را تبدیل به کتابی دلنشین کردهاست.
خواندنکتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
این کتاب برای رده کودکان و نوجوانان نوشتهشدهاست.
گزیده ای از کتاب
– یه خال هندی وسط دو تا ابروش بکار!
– بزن تو…
شرمنده، نمیتوانم بگویم هاشم چه پیشنهادی داد! اما خودش هم از پیشنهاد ناجورش سرخ شد و دیگر اظهارنظر نکرد! خلبان که مرگ را جلوی چشمانش میدید، چنان عربدههایی میکشید که انگار گاو مست را دارند اخته میکنند!
برزو دوباره خندۀ هیجانی سر داد و نشانه گرفت. ما هم پشت سرش جمع و دقیق شده بودیم تا ببینیم برزو قصد دارد کدام نقطه از بدن خلبان بعثی را ناکار کند! میخواست شلیک کند که نعرهای دل خالی کن همه را از جا پراند: «اینجا چه خبره؟»
بهطرف صاحبصدای رعدآسا برگشتیم و همه جفت کردیم! یک رزمندۀ تنومند به همراه دو رزمندۀ دیگر، مسلح و آماده بااحتیاط بهطرفمان میآمدند. برزو گفت: «میخوایم حساب این نامرد رو برسیم، الان خودم ترتیبش رو میدم»
برزو میخواست برگردد و نسخۀ خلبان را بپیچد که مرد هیکلی چنگ انداخت و سلاحش را گرفت. همان لحظه صدای گلولهای بلند شد و خلبان بعثی جیغ سوزناک و ممتدی کشید! همه برای چند لحظه سکوت کردند. برزو با حیرت اول به خلبان و سپس به رزمندۀ تنومند که سلاحش را مصادره کرده بود، نگاه کرد.
ـ ـ ـ ـ سایت کتاب خوب ـ ـ ـ ـ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.