رمان خواب باران به قلم وجیهه سامانی؛ با نثر و بیانی لطیف و روان، و نگاهی واقع بینانه به مسائل اخلاقی اجتماعی جوانان، تلاش می کند در پس قصه ای عاشقانه، تعریفی درست و واقعی از سرنوشت و قضا و قدر ارائه کند و مرز باریک میان تردید و ایمان را به درستی به تصویر بکشد.
هما دختری است که مشکلات زیادی دارد اما با وجود تمام آنها، برای رفعشان امیدوار است و میخواهد به عشق زندگیاش برسد. اما اتفاق دیگری باعث میشود دوباره همه چیز خراب شود، عشقش ترکش کند و بدون خانواده در جایی دیگر سر کند. او حالا دیگر هیچ امیدی به آیندهندارد؛ غافل از اینکه خداوند برایش سرنوشت دیگری رقم زدهاست.
کتاب خواب باران نوشته وجیهه سامانی است و در انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیدهاست. رمان «خواب باران» با مضمونی دینی اجتماعی است.
گزیده ای از کتاب خواب باران :
گذشته برایش زمان و مکان نبود که پشت سر جا مانده باشد و زیر گردوغبار فراموشی، محو و ناپدید شود. گذشته تمام خاطرات و احساساتی بود که وجودش را پر کرده بود، مثل آینه ای که تصویرها را در خود منعکس می کرد، همه جا مقابلش بود و مدام در ذهنش تکثیر می شد.
نمی توانست از آن فرار کند. نمی توانست آن قسمت از زندگی اش را بکند و دور بریزد و انگار که هرگز نبوده، به جریان سیال و بی دغدغه زندگی بپیوندد.
برای یک لحظه دلش هوای آغوش گرم مادرش را کرد. دلش می خواست حالا مادرش آنجا بود تا سر روی شانه اش بگذارد و یک دل سیر گریه کند. دست های زبر و کارکرده اش را توی دست بگیرد و به سر و صورت بکشد. اما مادرش مرده بود و این آرزویی محال بود. باید با این واقعیت کنار می آمد. نمی توانست انتظار معجزه داشته باشد. خاک سرد بود و خاک های انباشته شده روی مزار، مصیبت دیده را دل کن و صبور می کرد. اما هما هنوز مزاری ندیده بود که خاکش او را سرد کند، هنوز خاکی ندیده بود که سرمایش او را دل کن کند. هنوز داغ مادرش تازه بود، مثل روز اول… .
ـ ـ ـ ـ سایت کتاب خوب ـ ـ ـ ـ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.