شهید عزیز مجموعهٔ خاطراتی از شهید مدافع حرم محمود رادمهر به قلم مصیب معصومیان و صادق کیاننژاد امیری است.
در ابتدای کتاب مقدمهای از حمیدرضا رستمیان فرمانده لشکر ۲۵ کربلا را درباره محمود رادمهر میخوانید و پس از آن وارد زندگی این شهید بزرگوار میشوید تا از ابتدا و لحظه تولد تا لحظه عروج و شهادت با او همراه باشید.
خاطراتی دلنشین و درسآموز زندگی دلیرمردی که نگذاشت علاقهاش به دنیا و زرقوبرقهای آن، بندی بر قدمهایش باشد و او را به مقصودش رساند.
محمود رادمهر سال 1359 در شهر ساری به دنیا آمد. وی پس از پایان تحصیلات دبیرستان، در دانشگاه شرکت کرد و با مدرک فوقدیپلم از دانشگاه افسری اصفهان فارغالتحصیل شد. و برای ادامهتحصیل در رشتۀ جغرافیای سیاسی وارد دانشگاه امامحسین ساری شد. وی در سپاه ناحیۀ ساری و لشکر25 کربلا مشغول به کار بود. در مرحلۀ دوم اعزام سال 1394 بههمراه تعدادی از رزمندگان غیور مازندران در منطقۀ خانطومان به شهادت رسید.
ازجمله آثار نویسنده میتوان به عهد کمیل از امالرصاص تا خانطومان، طاهر خانطومان و… اشاره کرد.
خواندنکتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقهمندان به ادبیات پایداری و سرگذشتنامههای شهدا
گزیده ای از کتاب شهید عزیز:
امکان نداشت سؤالی و یا شبههای در مسائل عقیدتی و مذهبی از او بپرسم و او با استدلالات قرآنی و روایی پاسخم را ندهد. تا جایی که از او میپرسیدم: «مگر حافظ قرآنی؟» میخندید و میگفت: «خدا خودش کمک میکند تا جواب درستی بدهم!» آخرش هم متوجه نشدم محمود حافظ قرآن بود یا نه
پانزده روز قبل از شهادتش تماس گرفت و شمارۀ برادرش را خواست. میخواست عکسهایی از خودش را بفرستد. بهخاطر امنیت خودش مخالفت کردم. اصرار که کرد، شماره را دادم. چند روز بعد دوباره زنگ زد. پرسید: «عکسها رسید؟ میخواهم سری جدید عکسها را هم بفرستم.» دوباره مخالفت کردم. گفت: «با دیدن عکسها خوشحال نشدی؟» گفتم: «نه! تو که نیستی عکسهایت هم مرا خوشحال نمیکند. فقط وقتی خودت را میبینم خوشحال میشوم، نه عکست را!» عکسهایش را که میدیدم، با خودم میگفتم: او که اهل عکس گرفتن نبود. آخر چرا اینهمه عکس میفرستد؟!
ـ ـ ـ ـ سایت کتاب خوب ـ ـ ـ ـ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.