کتاب “عارفانه” درباره زندگینامه و خاطرات عارف شهید “احمدعلی نیری” است. در این کتاب مادر، دوستان، استادانوشاگردان این شهید بزرگوار به خاطره گویی از ویپرداخته و از خصوصیات نیک شهید نیری سخن گفتهاند.
شهید احمدعلی نیری یکی از شاگردانخاص مرحوم آیت الله حق شناس بود؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیانکرد، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفتهاست!
مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: “در این تهران بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟”
تصور همه ما ایناست که شهدا از آسمان آمدهاند و با ما فرقدارند. اما آنها هم در میان مردم و اجتماع زندگی می کردند اما با اداب و اخلاقی ویژه و با مراقبت از نفس سرکش. کتاب عارفانه زندگی نامه عارفانه و شیرین شهید احمد علی نیری را روایت می کند. شهیدی که در میانه مردم زاهدانهزیست.
گزیده ای از کتاب عارفانه :
«این گل پرپر از کجاآمده
از سفر کرب و بلاآمده»
امروز سوم اسفند سال ۱۳۶۴ است. جمعیت این شعار را میداد و پیکر شهید را از مقابل منزلش به سمت مسجد امینالدولهحرکت داد. بعد هم از مسجد به همراه جمعیت راهی بازار مولوی شدیم.
جمعیت که بیشتر آنها از جوانان مسجد و شاگردان آیتالله حقشناس بودند شدیداً گریه میکردند و طاقت از کف دادهبودند.
من مدتی بود که به خدمت حضرت آیتالحق، حاج آقا حقشناس این استاد اخلاق و سلوک الیالله میرسیدم و از جلسات پربار این استاد استفادهمیکردم.
سالها بود که به دنبال یک استاد معنوی میگشتم و حالا با راهنمایی برخی علمای ربانی تهران توانستهبودم به محضر این عالم خودساخته راهپیدا کنم.
شنیدهبودم که حضرت استاد این شاگرد خود را بسیار دوستداشته، برای همین تصمیم گرفتم که در مراسم تشییع این شهید عزیز شرکت کنم.
مراسم تشییع به پایان رسید. پیکر شهید را به سوی بهشت زهرا (س) بردند. من هم به همراه آنها رفتم.
در آنجا به دلیل اینکه شهید در حین نبرد به شهادت رسیدهبود، بدون غسل و کفن با همان لباس نظامی آمادهی تدفینشد.
چند ردیف بالاتر از مزار عارف مبارز، شهید چمران، برای تدفین او انتخاب شد. من جلو رفتم تا بتوانم چهرهی شهید را ببینم.
درب تابوت باز شد. چهرهی معصوم و دوستداشتنی شهید را دیدم. شاداب و زیبا بود…
ـ ـ ـ سایت کتاب خوب ـ ـ ـ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.