این کتاب،جلد چهارم «قصه های خوب برای بچه های خوب»است.در این کتاب قصه های برگزیدهونوساخته از کتاب مثنوی مولوی را میخوانیم. کتاب مثنوی به شعر است و کلمه مثنوی در ادبیات نام نوعی از شعر است.
مولوی از مشهورترین ادیبان ایرانی است که خود عالمی بزرگ در فقه و عرفان بود و نسبت به معارف اسلام آگاهی و معرفت عمیقی داشت. او شعر را ابزاری قرار داد تا آنچه از اقیانوس دین دریافته بود را برای مردم در قالب حکایت و مثنوی بریزد و بتواند به نشر این معارف کمک کند. کتاب مثنوی معنوی مهمترین اثر او به شمار میآید که در هر مثنوی حکایتی شیرین را با زبانی ساده بیان کرده است.
مهدی آذریزدی نویسنده پرتلاش تصمیم میگیرد آثار کهن ایرانی را برای نسل جوانان با زبانی تازه بازگوید و با گزینش حکایتهای مهم راه را بر غریب ماندن و خاک گرفتن این آثار سترگ ببندد.او در مقدمه جلد چهارم از مجموعه قصههای خوب برای بچه های خوب مینویسد که برای گزینش این 24 حکایت از مثنوی کار دشواری داشتهاست چرا که در واقع میزان حکایتهای زیبا و پندآموز این اثر بیش از اینها بودهاست اما از آنجا که اثر برای مخاطب کودک و نوجوان بوده به همین تعداد اکتفا نمودهتا اثر بیش از اندازه حجیم نگردد و کار مطالعه را برای کودکان دشوار نشود.کار مهم آذری یزدی در این جلد این بودهکه توانستهحکایتها را از قالب شعری خارج سازد و دوباره آنها را در قالب نثر بازسازی نماید. نتیجه کار دقت نظر و هنرمندی این پیرمرد مهربان را آشکار میسازد.
مجموعه کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب شامل جلد های زیر می باشد:
جلد اول _ قصه های کلیله و دمنه
جلد دوم _ قصه های مرزبان نامه
جلدسوم _ قصه های سندبادنامه و قابوسنامه
جلد چهارم _ قصه های مثنوی
جلد پنجم _ قصه های قرآن
جلدششم _ قصه های شیخ عطار
جلد هفتم _ قصه های گلستان و ملستان
جلد هشتم _ قصه های چهارده معصوم
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
روزی بود و روزگاری چند نفر هندی با یک فیل سفر میکردند و در کشورهایی که مردم فیل ندیدهبودند آن را به نمایش میگذاشتند و پولی میگرفتند و زندگی خودشان را میگذراندند.یک شب هندیها با فیل خود وارد شهری شدند و در خانهای منزل کردند کسانی که در راه فیل را دیدهبودند و احوال فیل بانان را شنیدهبودند این خبر را به گوش مردم رساندند. بیشتر مردم با خود فکر کردند که خوب وقتی فیل را به نمایش گذاشتند می رویم و آن را تماشا میکنیم. بعضی هم خیلی کم حوصله بودند و عجله داشتند که زودتر از دیگران فیل را ببینند و بعد به هر جا که میروند افتخار کنند و بگویند:«بله، ما زودتر از همه مردم فیل را دیدیم فیل چنین است و چنان است.»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.