معرفی کتاب تشکیلات بهشتی
ویرایش دوم کتاب تشکیلات بهشتی حاصل گردآوری محسن ذوالفقاری است و مجموعهٔ نظرات سیدمحمد حسینی بهشتی (شهید بهشتی) دربارهٔ فعالیتهای تشکیلاتی را در بر گرفته است. نشر معارف این اثر را در سال ۱۴۰۱ روانهٔ بازار کرده است.
بخشی از کتاب تشکیلات بهشتی
کتاب تشکیلات بهشتی به ما نشان دادهاست. که سیدمحمد حسینی بهشتی (شهید – دکتر بهشتی) در فهم اهمیت، جایگاه و نقش تشکیلات در حرکت بهسمت جامعهای که آرمانهای مردم در آن تبلور پیدا میکند. از دیگران بسیار جلوتر بود. او ماهها پس از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و بنا بر تجربهٔ چندسالهای که در زمینهٔ فعالیتهای اجتماعی – سیاسی داشت. ضرورت کار تشکیلاتی و ایجاد تشکلی اسلامی را احساس کرد. سرانجام پس از همفکری با آیتالله خمینی و در ۲۹ بهمن ۱۳۵۹ همراه با تعدادی دیگر از همفکرانش، تشکلی به نام «حزب جمهوری اسلامی» را تأسیس کرد. کتاب حاضر به موضوعاتی مانند چیستی تشکل و تشکیلات، اهداف و اصول و بایدهای آن، آسیبشناسی تشکیلات، جایگاه آن، رهبر و مسئول تشکیلات و… پرداخته است.
درباره سیدمحمد بهشتی
سیدمحمد حسینی بهشتی در ۲ آبان ۱۳۰۷ در اصفهان به دنیا آمد. او سیاستمدار، فقیه، دومین رئیس دیوان عالی کشور پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، نخستین دبیرکل «حزب جمهوری اسلامی» و نایبرئیس مجلس خبرگان قانون اساسی بود. گاه از آیتاللّه بهشتی بهعنوان نظریهپرداز ولایت فقیه نام برده میشود. او از جمله افراد نزدیک به آیتالله خمینی و از هواداران تشکیل حکومت اسلامی در ایران بود. و نقش بسیار مهمی در استقرار جمهوری اسلامی در ایران داشت.
بخشی از کتاب تشکیلات بهشتی
«من تعجب میکنم که این روزها، مخصوصاً در این یک ماه و نیم و دو ماه اخیر، یک زمزمهٔ پرخطر در مقالات، نوشتهها و سخنرانیها به گوش میخورد. مبنی بر اینکه «تحزب و تشکّل و تشکیل احزاب و گروهها، جامعهٔ ما را به تفرّق و جدایی تهدید میکند». این یک مسئلهٔ جدی است. مردم ما باید با این مسئلهٔ جدی، جدی برخورد کنند. از یک طرف مسئلهٔ گروهگروه شدن، حزبحزب شدن و دستهدسته شدن، بهراستی میتواند خطرآفرین باشد. و ملت ما را که در یک مسیر مشترک و یگانه با یک رهبری مشترک و یگانه حرکت میکرد. به گروهها و دستههایی تبدیل کند با رهبریهای گوناگون و مسیرهای گوناگون؛ این درست است، این یک خطر است!
از سوی دیگر، اگر قرار باشد مردم ما، این نیروی مردمیِ تودهای که بار انقلاب به دوش اینها بود. و نیروی انقلاب بودند، متشکل نباشند و سازماندهی، سامان و هدایت شبکهایِ شکلیافته نداشته باشند، چطور میشود آنها را به کار گرفت؟! چطور هرکسی میتواند واقعاً آن راه متناسب با حرکت خودش را راحت، آگاهانه و بااطمینان پیدا کند؟! هرکس باید مدتی سرگردان باشد، این در بزند، آن در بزند، با این باشد. با آن باشد، به این حرف گوش کند، به آن حرف گوش کند، مدتها برای جمعبندی زحمت بکشد تا شاید چیزی به دست آورد؛ این هم یک خطر است. حالا اگر ما در جامعهای بودیم که خودمان بودیم و خودمان و اگر قرار بود متشکل نباشیم و همه متشکل نبودیم، باز هم قابل تأمل بود؛ ولی واقعیتِ عینیِ امروز جامعهٔ ما چیز دیگری است.
— کتاب خوب —
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.