حراج!

داستان های رو به رو

قیمت اصلی: ۲۱۵,۰۰۰ تومان بود.قیمت فعلی: ۱۸۲,۷۵۰ تومان.

حکایت‌های کوتاه و داستانک، با سیره (اخلاق عملی و روش برخورد) پیشوایان دینی 

12 در انبار

توضیحات

کتاب داستان های رو به رو

کتاب «داستان های رو به رو» نوشتهٔ مظفر سالاری در انتشارات کتابستان معرفت چاپ شده است. در این مجموعه، در قالب حکایت‌های کوتاه و داستانک، با سیره (اخلاق عملی و روش برخورد) پیشوایان دینی آشنا می‌شویم.

درباره کتاب داستان های رو به رو

یک سر ماجراهای کتاب در تاریخ اسلام است و سر دیگر در زندگی همین روزها. داستان‌های روبه‌رو ماجراهایی جذاب از مقاطع تاریخی مختلف است. این کتاب تکرار تاریخ را با زبانی جذاب و گیرا و در دل داستان به تصویر می‌کشد. مظفر سالاری متولد سال ۱۳۴۱ در یزد است. خودش می‌‌گوید از دوم دبستان که با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آشنا شد عشق به ادبیات هم دروجودش روشن شد و باعث شد دوست داشته باشد روزی بنویسد اما بعد از این‌که دیپلم گرفت و وارد حوزه­‌ٔ علمیه شد همکاری‌اش با نشریات کودک و نوجوان جدی‌تر شد. مولف در این کتاب به کمک داستان نشان می دهد که این خود انسان است که با انتخاب‌هایش سعادت یا شقاوت را برای زندگی‌اش رقم می زند. اتفاقاتی از یک جنس و آدم‌هایی در موقعیت‌های یکسان، گاهی شبیه هم انتخاب می‌کنند و گاهی کاملا برعکس و مخالف.

کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های مذهبی پیشنهاد می‌شود.

گزیده ای از کتاب :

از میان مسافرانی که از قطار پیاده می‌شدند، راهی گشودم و خود را به سواری‌هایی که در انتظار مسافر بودند، رساندم. پیرمرد لاغری که حتی ابروهایش هم سفید شده بود، لبخند زنان از من پرسید: «کجا آقا به سلامتی؟» از او خوشم آمد. مقصدم را گفتم. گفت: «ده هزار تومان.»

با آن که زیاد بود قبول کردم. به پراید نوک مدادی‌اش اشاره کرد: «ساک را بگذار عقب و سوار شو. یک مسافر دیگر پیدا کنم، رفته‌ایم.»

روی پاهای دردناکش لنگید و به سوی مسافران رفت. هوای سحری، نشاط‌انگیز بود. ترجیح دادم ساک در دست، کنار پراید بایستم و منتظر بمانم.

سرانجام پس از چند دقیقه، پیرمرد با مردی آراسته از راه رسید. هردو سوار شدند. پیرمرد ماشین را روشن کرد تا راه بیفتد. از کنار شیشه آرام به شانه‌اش زدم: «کجا عمو؟ مثل این‌که مرا یادتان رفت!» جوری نگاهم کرد که انگار به جا نمی‌آورد.

– با شما که طی نکردیم. آقا دربست گرفتند. مسیرمان فرق دارد.

گفتم: «طی کردیم. گفتید ده تومان. گفتید سوار شو. چون هوا خوب بود، سوار نشدم و تا حالا منتظر شما بودم.»

گاز ماشین را گرفت و در حین رفتن گفت: «می‌خواستی سوار شوی.»

 

ـ ـ ـ ـ سایت کتاب خوب ـ ـ ـ ـ

توضیحات تکمیلی

نویسنده

موضوع

داستانی

تعداد صفحات

268

قطع

نوع جلد

ناشر

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “داستان های رو به رو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × سه =