صراط

کتاب صراط، اثر علیرضا خواستار، رمانی تاریخی مذهبی است که با استناد به منابع متعدد و با بهره‌گیری از عنصر خیال در داستان‌پردازی توانسته تاریخ صدر اسلام را از روزهای آخر جنگ خیبر تا شهادت حضرت زهرا (س) و غصب مقام خلافتِ امیرالمومنین، در پس پرده شخصیت خالد بن سعید روایت کند.

خالد از قریش بود و پدرش از بزرگان قریش. خالد که مسلمان شد پدرش به شدت او را سرزنش می‌کرد. اما کاش همین بود. عصایش را بر سر او شکست و او را سه روز در آفتاب سوزان مکه زندانی کرد. با شدت گرفتن آزار و اذیت کافران خالد به همراه گروهی از مسلمانان به سفارش پیامبر به حبشه هجرت می‌کنند. اکنون در فرونشست چکاچک شمشیرهای جنگ خیبر خالد به مدینه می‌رسد و همراه پیامبر وارد شهر می‌شود. خالد پس از بازگشت از مدینه در خانه برادر خود اَبان ساکن می‌شود. اما این مدینه، آن مدینه‌ای نیست که او پانزده سال پیش، قبل از مهاجرت به حبشه در نظر داشت. اسلام قدرت گرفته بود، مدینه پایگاه حکومت رسول خدا شده بود. اما امان از تزویر که دو روی یک سکه است؛ عوام خدایش را می‌بینند و خواص ابلیسش را. و خالد نقش ابلیس را بر سکه تزویر مشاهده کرد. در شبی از شب‌ها خالد از همکاری مشرکین و کفار قریش با یهودیان یثرب آگاه شد. خالد زنی را درمی‌یابد که شبانه و برای آسیب رساندن به جان رسول‌الله وارد مسجد‌النبی می‌شود و درصدد است تا با شهادت رسول خدا نور امامت را نیز خاموش کند اما «ید‌الله فوق ایدیهم».

خواستار در سراسر داستان فضایی توصیفی ارائه می‌کند تا خواننده را به خوبی با خود همراه سازد. هم‌چنین حفظ پیوستار و یکپارچگی داستان و رعایت خط زمان گیرایی اثر را بیشتر می‌کند. خواستار در خلال این داستان مخاطب را با جریان نفاق، واقعه غدیر، شهادت رسول خدا (ص) و حضرت فاطمه(س) و تحریف خط امامت آشنا می‌سازد.

چرا باید کتاب صراط را مطالعه کنیم؟

شاید مطالعه تاریخ چندان جذابیتی نداشته باشد. اما قرار گرفتن آن بر بستر داستان حکایت دیگری دارد. حکایتی شنیدنی. افزون بر این‌ها تاریخ اسلام حقایقی را آشکار می‌سازد که معرفت آدمی را افزایش می‌دهد و او را در انتخاب عقیده درست راهنمایی می‌کند.

کتاب صراط را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مشتاقان تاریخ اسلام، داستان‌های برگرفته از واقعیت و رمان‌های مذهبی به خوبی می‌توانند از این اثر بهره ببرند.

برشی از کتاب صراط:

یک سال از امضای صلح نامه حدیبیه می‌گذشت. اول ذی قعده مهیای حج شدیم، جمعیت مهاجر بیشتر از انصار خوشحال بودند؛ چرا که سرآخر پس از هفت سال دوری از خانه می‌توانستند طایفه و قبیله خویش را ملاقات و طواف کعبه کنند. رسول اکرم ابورُهم غفاری را به عنوان جانشینش در مدینه گماشت. نزدیک به دوهزار نفر به پیروی از رسول خدا در مسجد النبی احرام بستیم و به همراه شصت شتری که برای قربانی داشتیم لبیک گویان به سوی مکه حرکت کردیم. پیامبر به قریش اعتمادی نداشتند و برای احتیاط دویست سرباز مجهز در اختیار محمد بن مسلمه گذاشتند تا جلوتر از کاروان مسلمین حرکت کند و مراقب اوضاع باشد.

— کتاب خوب —